• ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۵
  • کد خبر: 77853
صحرای کربلا - کراپ‌شده

در روز پنجم محرم‌الحرام سال ۶۱ هجری قمری عبیدالله بن زیاد مردی را به ‏دنبال شبث بن ربعی فرستاد تا وی را به کربلا گسیل کند.

پایگاه خبری کرج امروزدر روز پنجم محرم‌الحرام سال ۶۱ هجری قمری عبیدالله بن زیاد مردی را به ‌دنبال شبث بن ربعی فرستاد تا وی را به کربلا گسیل کند.  شبث بن ربعی در آن روز خود را به بیماری زده بود و قصد داشت که ‌ابن زیاد او را از رفتن به کربلا معاف کند ولی عبیدالله بن زیاد برای او پیغام فرستاد که ‌مبادا از کسانی باشی که خداوند در قرآن فرموده است: چون به مؤمنین رسند گویند از ‌ایمان آورندگانیم و هنگامی‌که به نزد یاران خود که همان شیطان‌اند، روند اظهار دارند ما با ‌شماییم و مؤمنین را به سخره می‌گیریم و به او خاطرنشان ساخت که اگر بر فرمان ما ‌گردن می‌نهی و در اطاعت مایی، در نزد ما باید حاضر شوی. ‌

در تعداد کل لشکریانی که به همراه عمر بن سعد در کربلا حضور پیدا کردند تا با امام حسین علیه‌السلام بجنگند، اختلاف است، ولی نکته‌ای که نباید فراموش کرد این است که تعداد نظامیان جیره‌خواری که از حکومت وقت، حقوق و لباس و سلاح و لوازم جنگی دریافت می‌کردند سی هزار نفر بوده است.

شبث بن ربعی شبانگاه نزد عبیدالله آمد تا رنگ گونه او را نتواند به‌خوبی تشخیص دهد. ابن ‌زیاد به او مرحبا گفته و در نزد خود بنشاند و گفت: باید به کربلا روی، پس شبث قبول کرد ‌و عبیدالله او را به همراه هزار سوار به‌سوی کربلا گسیل داشت. ‌

پس عبیدالله بن زیاد به شخصی به نام زحر بن قیس با پانصد سوار مأموریت داد که بر ‌جسر (پل) صداه ایستاده و از حرکت کسانی که به عزم یاری امام حسین (علیه‌السلام) از کوفه خارج ‌می‌شوند جلوگیری کند.

فردی به نام عامر بن ابی سلامه که عازم بود برای پیوستن به ‌امام (علیه‌السلام) از برابر زحر بن قیس و سپاهیانش گذشت، زحربن قیس به او گفت: من از تصمیم ‌تو آگاهم که می‌خواهی حسین را یاری کنی بازگرد!

ولی عامر بن ابی سلامه به زحربن ‌قیس و سپاهش حمله‌ور شد و از میان سپاهیان گذشت و کسی جرات نکرد تا او را دنبال ‌کند. عامر خود را به کربلا رساند و به امام حسین )علیه‌السلام) ملحق شد تا به درجه رفیع شهادت ‌نائل آمد. او از اصحاب امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه‌السلام) بود که چندین جنگ در رکاب آن ‌حضرت شمشیر زده است.

اجتماع لشکر عمر بن سعد

نیروهای پراکنده در سطح شهر کوفه کم کم جمع شده و به لشکر عمر بن سعد می‌پیوندند. چون گروهی از مردم می‌دانستند که جنگ با امام حسین (علیه‌السلام) در حکم جنگ باخدا و پیامبر است، دراثنای راه از لشکر دشمن جداشده و فرار می‌کردند.

نوشته‌اند: فرماندهی که از کوفه با هزار جنگجو حرکت کرده بود، چون به کربلا رسید، سیصد یا چهارصد نفر همراه او بودند و بقیه چون اعتقادی به این جنگ نداشتند، اقدام به فرار می‌کردند.

عبیدالله عده‌ای را مأموریت داد تا در مسیر کربلا بایستند و از حرکت کسانی که به‌قصد یاری حسین )علیه‌السلام)  از کوفه خارج می‌شوند، جلوگیری کنند.

چون گروهی از مردم می‌دانستند که جنگ با امام حسین (علیه‌السلام) در حکم جنگ باخدا و پیامبر است، دراثنای راه از لشکر دشمن جداشده و فرار می‌کردند. نوشته‌اند: فرماندهی که از کوفه با هزار جنگجو حرکت کرده بود، چون به کربلا رسید، سیصد یا چهارصد نفر همراه او بودند و بقیه چون اعتقادی به این جنگ نداشتند، اقدام به فرار می‌کردند.

در تعداد کل لشکریانی که به همراه عمر بن سعد در کربلا حضور پیدا کردند تا با امام حسین علیه‌السلام بجنگند، اختلاف است، ولی نکته‌ای که نباید فراموش کرد این است که تعداد نظامیان جیره‌خواری که از حکومت وقت، حقوق و لباس و سلاح و لوازم جنگی دریافت می‌کردند سی هزار نفر بوده است.

مفضل بن عمر از امام صادق (علیه‌السلام) نقل کرده است که فرمود: حسین بن علی علیه‌السلام بر برادرش امام حسن علیه‌السلام وارد شد و چون بر او نظر نمود گریست، امام حسن (علیه‌السلام) از علت گریه را سؤال کرد، امام حسین (علیه‌السلام) فرمود: برای مصائبی که بر تو وارد می‌شود گریه می‌کنم. امام حسن (علیه‌السلام) فرمود: «مرا به‌وسیله سم شهید خواهند کرد ولی روزی همانند روز تو نیست ای اباعبدالله، سی هزار مرد که ادعا دارند از امت پیامبرند و خود را به اسلام منسوب می‌کنند بر کشتن و ریختن خون تو اجتماع کنند، حرمت تو را هتک وزنان و فرزندان تو را اسیر و اموالت را غارت کنند، در آن هنگام خداوند لعنت خود را بر بنی امیه نازل کند و آسمان خون ببارد و هر چیز حتی وحوش و ماهی‌ها بر تو بگریند.»

(الملهوف ۱۱؛ الامام الحسین و اصحابه ۲۳۰؛ مقتل الحسین مقرم ۲۰۱(

منبع: تبیان

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =